کد مطلب:298558 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:221

تاریخ ولادت


عموم محدثین و علمای شیعه رضوان الله علیهم ولادت آن حضرت را در سال پنجم بعثت دانسته و روایاتی هم در این باره از ائمه ی بزرگوار اهل بیت (ع) نقل كرده اند، ولی بیشتر اهل سنت ولادت آن حضرت را پنج سال پیش از بعثت دانسته و گفته اند: در همان سالی كه قریش خانه ی كعبه را بنا می كردند- به شرحی كه در زندگانی رسول خدا (ص) گذشت- فاطمه (ع) به دنیا آمد، ولی گفتار آنها با روایاتی كه در این باره از داستان ولادت حضرت زهرا (س) كار مشكلی است! زیرا از طرفی در برخی از روایات شیعه آمده است كه ولادت فاطمه (ع) پنج سال پس از نبوت اتفاق افتاد و دنباله اش این جمله هم ذكر شده: «در همان سالی كه قریش خانه ی كعبه را بنا می كردند» كه جمع میان این دو مطلب دشوار است.


در روایات اهل سنت نیز كه عموما معتقدند ولادت آن حضرت پنج سال پیش از یعثت بوده، در اصل خلقت فاطمه (ع) روایات زیادی از رسول خدا (ص) نقل كرده اند كه با مختصر اختلاف و اجمال و تفصیلی آن حضرت فرمود: اصل انعقاد نطفه ی فرزندم زهرا (س) از آن میوه یا سیبی بود كه جبرئیل در شب معراج از درخت بهشتی چید و به من داد و من آنرا خوردم و سپس به زمین كه آمدم با خدیجه نزدیكی كرده و آن نطفه در رحم خدیجه قرار گرفت و زهرا از آن نطفه خلق شد، و از این جهت او را «حوراء انسیه» نامید، و همان طور كه مشاهده می شود جمع میان این دو مطلب نیز كه در گفتار محدثین اهل سنت آمده ممكن نیست. و بهتر آنست كه در ابتدا قدری از روایاتی را كه شیعه و سنی نقل كرده اند ذكر كنیم تا ببینیم كدام قول با مجموع روایات سازگارتر است:

1. شیخ صدوق (ره) از محدثین بزرگوار شیعه در كتاب امالی و عیون اخبار الرضا (ع) از رسول خدا (ص) روایت كرده كه فرمود: هنگامی كه به معراج رفتم جبرئیل دست مرا گرفت و داخل بهشت كرد و از «رطب» آنجا به من داد و من آن را خوردم و همان رطب تبدیل به نطفه ای در صلب من شد و چون به زمین هبوط نمودم با خدیجه نزدیكی كردم و خدیجه به فاطمه (ع) حامله شد، و از این رو فاطمه «حوراء انسیه» است، و هر گاه اشتیاق به استشمام بوی بهشت پیدا می كنم دخترم فاطم را استشمام می كنم.

2. علی بن ابراهیم قمی (ره) در تفسیر خود از امام صادق (ع) روایت كرده كه فرمود: رسول خدا (ص) فاطمه را بسیار می بوسید، عایشه از این كار پیغمبر ناراحت شده و بر آن حضرت ایرد كرد، رسول خدا (ص) فرمود: ای عایشه هنگامی كه به معراج رفتم داخل بهشت شده و جبرئیل مرا نزدیك درخت طوبی برد و از میوه ی آن به من داد و من آن میوه را خوردم و به صورت نطفه در پشتم قرار گرفت و چون به زمین آمدم با خدیجه مواقعه كردم و او به فاطمه حامله شد و من هر زمان فاطمه را می بوسم بوی درخت طوبی را از او استشمام می كنم.

این دو روایت را محدثین بزرگوار شیعه بیان كرده اند و اما از محدثین اهل سنت چهار حدیث می آوریم:


1. سیوطی در كتاب درالمنثور در ذیل آیه ی: «سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجد الحرام...» از عایشه نقل كرده كه رسول خدا (ص) فرمود: هنگامی كه به آسمانها بالا رفتم داخل بهشت شده و در برابر درختی از درختهای بهشت رسیدم كه بهتر از آن درختی در آنجا ندیده بودم و برگهایش از هر درختی زیباتر و میوه اش بهتر بود پس میوه های آن درخت را چیده و خوردم و آن میوه به صورت نطفه ای در صلب من قرار گرفت... و دنباله ی حدیث را مانند دو حدیث بالا نقل كرده است.

2. نظیر همین حدیث را طبری در كتاب ذخائر العقبی (ص 36) از عایشه روایت كرده.

3. در همان كتاب (ص 44) از رسول خدا (ص) روایت كرده كه فرمود: جبرئیل سیبی از بهشت برای من آورد و من آن را خورده و با خدیجه هم بستر شدم و خدیجه با فاطمه حامله شد و به رسول خدا (ص) عرض كرد: من حمل خفیفی برداشته ام و چون تنها می شوم این حمل كه در شكم من است با من سخن می گوید... تا به آخر حدیث كه بعدا خواهد آمد.

4. خطیب بغدادی در تاریخ خود (ج 5، ص 87) به سند خد از عایشه روایت كرده كه گوید: به رسول خدا (ص) عرض كردم: ای رسول خدا چگونه است كه هر وقت فاطمه پیش تو می آمد او را آن چنان می بوسی و زبان در دهانش می نهی كه گویا می خواهی عسلی را بخوری؟ فرمود: آری ای عایشه هنگامی كه مرا به آسمان بالا بردند جبرئیل مرا وارد بهشت كرد و سیبی به من داد و من آن را خوردم و همان به صورت نطفه ای در صلب من قرار گرفت و چون به زمین آمدم با خدیجه نزدیك شدم و فاطمه از همان نطفه است. و به همین خاطر او «حوراء انسیه» است و هر گاه اشتیاق به بهشت پیدا می كنم، فاطمه را می بوسم.

و نظیر این حدیث را از ابی سعد در كتاب شرف النبوه روایت كرده اند [1] .



[1] مجموعا 34 حديث از طريق اهل سنت در اين باره از ابن عباس، سعيد بن مالك، عمر بن خطاب، عايشه و ديگران نقل شده كه در كتاب احقاق الحق، ج 10، ص 11- 4 ذكر شده است.